حجاب
شکر
خدا
وقتی همه امیدت
به اونیه که همه چیتو میدونه
و بازم با لبخند نگات میکنه…
به اونی که وقتی میتونست مچتو بگیره
ولی دستتو سفت گرفت و کمکت کرد…
به اونی که وقتی تنبیه هم میکنه
میشه تو تنبیهش محبتو دید…
به اونی که ممکنه دیر بده ولی بهترینو میده…
به اونی که وقتی صداش میزنی با لبخند نگات میکنه
و میگه صبر کن واست بهترینارو گذاشتم کنار…
به اونی که گناهتو یک بار مینویسه و ثوابتو صد بار…
به اونی که عاشقانه عاشقته و صد بار اینو گفته…
آره…
وقتی همه امیدت به اونه احساس میکنی
خوشبخت ترینی
خیالت راحته که
یه پشت و پناه گرم…
یه حامی قوی…
یه دست پر مهر بالا سرته…
که یه لحظه هم از یادت غافل نیست…
شکرت خدا جونم…
شکرت…
وه که چقدر خوشبختم که دارمت…
خدا
اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست
خدایا مرا به اندازه ی چشم برهم زدنی برخودم وامگذار
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
قُـلْ هُـوَ الـلّـهُ أَحَـدٌ (1) اَلـلّـهُ الـصَّـمَـدُ (2) لَمْ يَلِـدْ وَ لَـمْ يُـولَـدْ (3) وَ لَـمْ يَـكُـنْ لَـهُ كُـفُـوًا أَحَـدٌ (4)
به نام خداوند بخشنده مهربان
بگو : «او خدا يگانه است; (1) خدايى بى نياز كه نياز همه است; (2)نه كسى را زاده است و نه از كسى زاده شده است; (3) و هيچ كس همانند و همتايش نبوده است» (4)
روزجوان
چهارچیزرادرچهارچیزغنیمت شمار;
جوانی پیش ارپیری
صحت پیش ازبیماری
توانگری پیش ازفقر
وزندگی پیش ازمرگ
میلادحضرت علی اکبروروزجوان مبارک
وصیت
پدر و مادر عزيزم و… و نامزدم، به دعاي كميل و نمازجمعه اهميت بسيار دهيد. به هرجور كه ميتوانيد، در دعاهاي كميل و نمازهاي جمعه شركت كنيد. در اينجاها، خصوصاً موقع دعاي كميل، وقتي اشك از چشمانتان جاري شد، آن موقع است كه لطف خدا شامل حالتان شده و گناهان پاك ميشود. موقعي كه عاري و پاك از هر گناهي شديد، اول دلتان را روانه به جماران كنيد و اماممان را دعا كنيد و رزمندگان را نيز همينطور، و براي نمازجماعت تا موقعي كه عذر شرعي نداريد، اهميت قائل شويد و هميشه در آن شركت كنيد. و فكر نميكنم كه نيمساعت نماز لطمهاي به درس و زندگاني شما بزند، بلكه همواره شما را در راهي قرار ميدهد كه رو به پيشرفت باشيد.
فرازی از وصیتنامه
شهید حسن منزوي
مادر
دستش راببوسید
قربان صدقه اش بروید
مادررامیگویم
گاهی هم برای مادر
مادری کنید
الحمدالله
گاهی هم
نه برای این که دنبال ازدیارنعمتیم
نه ازترس…
نه ازروی عادت…
نه برای دل خودمان…
تنهابرای خاطرخدا…
بگوییم;
الحمدالله
حدیث
.امام صادق علیه السّلام فرمودند: (روز قیامت) زن زیبا را که به خاطر زیبایی اش در فتنه افتاده است، و فریب زیبائی اش را خورده (و به بی حجابی و بی عفتی و گناه آلوده شده)، برای حساب می آورند. پس به خدا می گوید، خدایا، تو خود مرا زیبا خلق کردی و به سبب آن در فتنه افتادم. پس حضرت مریم – سلام الله علیها – را حاضر می کنند و ندا داده می شود: آیا تو زیباتری یا مریم؟ ما او را در نهایت زیبائی آفریدیم، امّا او گناه نکربحارالانوار، ج ۱۲، ص ۲۴۱»
شیخ طوسی
شیخ طوسی
محمد بن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی، شیخالطایفه و شیخ، از علمای ایرانی شیعه در قرن ۵ قمری. او معاصر سلطان محمود غزنوی، حکومت آل بویه، شیخ صدوق، فردوسی، شیخ مفید و سید مرتضی بودهاست.
به نوشته ابوالقاسم گرجی، شیخ طوسی توانست مکتب اجتهادی فقه جعفری را در برابر مکاتب فقهی اهل سنت به استقلال برساند و آن را به کامل کند. دستاوردهای علمی وی در علم حدیث، رجال، اصول، فقه، کلام و تفسیر شیعه چنان بود که علمای بعدی از جمله علامه حلی وی را رئیس طایفه شیعه نامیده اند. [۱]
زندگی
وی در رمضان سال ۳۸۵ هجری قمری در توس زاده شد، گرچه تاریخ دقیق تولد او در دست نیست. از کودکی آغاز به آموختن علوم اسلامی کرد. در سال ۴۰۸، ۲۳سالگی، خراسان را به قصد عراق ترک کرد و به بغداد رفت تا از محضر بزرگترین دانشمند شیعه آن عصر یعنی شیخ مفید درس آموزی کند.[۲]
شیخ طوسی در دوران جوانی به درجه اجتهاد رسید و کتاب تهذیب الاحکام را در این دوره و با پیشنهاد استادش، شیخ مفید تألیف کرد.[۳][۴] وی پنج سال شاگردی شیخ مفید کرد. بعد از مرگ شیخ نزد شاگرد او سید مرتضی حاضر شد و ۲۳ سال تلمذ کرد.[۵]
سید مرتضی علم الهدی به سال ۴۳۶ درگذشت و پس از وی شیخ طوسی مرجع شیعه شناخته شد. ترکان سلجوقی در سال ۴۴۷ با استفاده از ضعف آل بویه - که شیعه مذهب بودند - به بغداد حمله کردند و با اشغال آن حکومت آل بویه را برانداختند. طوسی تا سال ۴۴۸ در بغداد بود و مجلس درس خود را در همان شهر تشکیل داد اما در سال ۴۴۸ به سبب حمله طغرل به بغداد و انقراض آل بویه بر آزار و اذیت شیعیان توسط اهل سنت و سلجوقیان افزوده شد.
در این زمان عبد الملک وزیر طغرل بیک، به محلههای شیعهنشین حمله کرده، به قتل آنان پرداختند. حتی خانه شیخ حمله کردند تا وی را به قتل برسانند، ولی او را نیافتند و وسایل منزل و کتابهای او را آتش زدند و نابود ساختند. گفتهاند طغرل بیک تا سال ۴۴۹، چندین بار کتابهای شیخ طوسی را در ملا عام سوزاند. بعد از این حادثه شیخ از بغداد خارج شد و به نجف رفت و حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد. گفته شده که در آنجا ۳۰۰ مجتهد تربیت کرد و چندین کتاب نوشت.[۶] برخی گزارش ها نیز سال ۴۴۸ را سال تأسیس حوزه عملیه نجف می دانند.[۷]
نفوذ علمی به گونهای بود که تا ۸۰ سال فتوایی مخالف فتواهای وی صادر نشد. خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند. پسرش شیخ ابو علی ملقب به «مفید ثانی» کتابی به نام «أمالی» دارد و کتاب «النهایة» تألیف پدرش را نیز شرح کردهاست. همچنین دختران شیخ طوسی نیز فقیهه و فاضله بودهاند.
اساتید
اساتید شیخ طوسی بسیارند، محدث نوری در مستدرک الوسائل ۳۷ نفر را ذکر مینماید که اسامیشان را از کتب شیخ طوسی خارج نمودهاست. اما مهمترین اساتید که از آنان بیشتر روایات تهذیب واستبصار را ذکر نموده ۵ نفر بودند:
ابوعبدالله، أحمد بن عبد الواحد بو أحمد البزاز معروف بابن الحاشر، و ابن عبدون، متوفی ۴۳۲ (قمری)
أحمد بن محمد بن موسی معروف به ابن صلت اهوازی، متوفی بعد ازسال ۴۰۸ (قمری)
ابوعبدالله حسین بن عبیداللهبن الغضائری متوفی سال ۴۱۱ (قمری)
ابوالحسین علی بن احمد بن محمد بن أبی جید متوفی سال ۴۰۸ (قمری)
ابوعبدالله، محمد بن نعمان مشهور به شیخ مفید متوفی سال ۴۱۳ (قمری)[۸]
این ۵ نفر را در بیشتر کتبش ذکر مینماید واز آنان روایت مینماید، واما دیگر مشایخ او عبارتند از
ابوالحسین صفار (ابن صفار)
ابوطالب بن غرور
قاضی ابوطیب حویری
شاگردان[ویرایش]
تعداد شاگردان وی از فقها و مجتهدان و علمای شیعه، بیش از ۳۰۰ نفر بود[۹] و در همان وقت چند صد نفر از علمای اهل سنت نیز نزد او تحصیل میکردند.
درگذشت
شیخ طوسی در شب دوشنبه ۲۲ محرم سال ۴۶۰ درگذشت و در نجف در خانه خویش به خاک سپرده شد. بنا به وصیت وی، آن جا تبدیل به مسجد شد. این مسجد هم اکنون در قسمت شمال بقعه علوی، به نام مسجد طوسی معروف است.
سخاوت
حضرت علی (علیهالسلام) در حکمت 53 نهجالبلاغه فرمودند: سخاوت آن است که تو آغاز کنی. زیرا آنچه با درخواست داده میشود یا از روی شرم و یا از بیم شنیدن سخن، نا پسند است.
سخاوت
وقتی شخص از خواص فراوان دارویی مطلع میشود و میفهمد که از این دارو میتواند بهره های فراوانی ببرد حاضر میشود مسافتی طولانی را طی کرده و حتی با پرداخت پول زیاد آن را تهیه و استفاده نماید.
در این مقاله برآنیم که از خواص دارویی سخاوت مطلع شده و آن را در زندگی خود به کار بریم .
آثار سخاوت
1ـ سخاوت خُلق عظیم پروردگار ویکی از صفات کمالیهی او است.
2ـ سخاوت خُلق انبیای الهی است. [1]
3ـ سخاوت ستون محکم دین است.[2]
9ـ سخاوت شعاع نور یقین است. یعنی یکی از عوامل ایجاد سخاوت یقین است.
15ـ انسان سخاوتمند نسبت به مال خودش متبرّء، و نسبت به اموال دیگران مُتُوَرِّع است، یعنی اموال خودش را به دیگران بدون هیچ چشم داشتی انفاق میکند اما در مواجههی با اموال دیگران، با تقوا و ورع برخورد نموده و بدون اذن اجازهی آنان در مالشان تصرف نمیکند.[3]
16ـ سخاوت در فطرت تمام اولیای الهی نهفته است و هیچ ولیّ و انسان وارسته ای را پیدا نمیکنید که بخیل باشد. چرا که ولی خدا از نظر کمالات، با خدای خود سنخیت دارد و یکی از کمالات الهی سخاوت است.[4]
17ـ سخاوت، اِحدی السعادتین(یکی از دو سعادت) است. یعنی انسان در زندگی دو سعادت دارد یکی دارایی و مال، و دیگری سخاوتی که با آن مال را به دیگران انفاق کند.[5]
18ـ بزرگترین شکر نعمت، بذل نعمت بوده و این تشکر عملی از خداوند است زیرا لازمهی تشکر از نعمتها، استفادهی از نعمتهای الهی در بهترین راه است و بهترین راه استفادهی از مال، بذل و بخشش آن به دیگران است. [6]
51ـ انسان سخاوتمند از آنچه موجود است بخشش میکند. دستوری هم که برای میهمانیها وارد شده است همین است که میزبان هر چه را در منزل دارد برای میهمان بیاورد و برای آنچه که در منزلش موجود نیست خود را به زحمت نیندازد. [7]
بهترین احسانها، احسان غیابی است که انسان پشت سر دیگران و به طور ناشناس به آنها کمک کند. مانند اینکه در نبود دیگران به آنها دعا میکند و چه بسا به کسانی دعا میکند که اصلاً آنها را نمیشناسد مثلاً از جلوی بیمارستان عبور میکند و برای شفای همهی بیماران حمد شفا میخواند
شخصی امیر المومنین علیهالسلام را با اصرار زیاد به منزلش دعوت کرد. امام علیهالسلام به او فرمودند: به شرطی دعوت تو را میپذیرم که از آنچه در خانه داری از من دریغ نکنی و نسبت به آنچه نداری خود را به زحمت نیندازی!
52ـ انسان سخاوتمند انفاق را به اهلش میرساند و این بهترین نوع بخشش است. چه اینکه صاحب حق همسرش باشد، فرزندش باشد، همسایهاش باشد، وبا اقوامش باشند.[8]
53ـ تنگدستی و عسرت، انسان سخیّ را از سخاوت باز نمیدارد. [9]
54ـ انسان سخاوتمند تمام تلاش خود را بذل میکند( از هیچ تلاشی برای دیگران فروگذاری نمیکند). [10]
55ـ انسان سخیِ «اتباع الاحسان بالاحسان» میکند که میتوان برای آن دو معنا ذکر کرد؛ یکی اینکه پی در پی احسان میکند و بعد از هر نوبت احسان دو مرتبه احسان میکند.
معنای دوم روایت این است که هرگاه کسی به او احسان میکند او نیز در مقابل، احسان او را فوراً با احسان پاسخ میدهد و به قول معروف نمیگذارد عرقش بخشکد. [11]
56ـ سخاوتمندترین مردم، به کسی عطا میکند که هیچ امیدی به او ندارد مانند اینکه اهل بیت علیهم السلام برای سفر حج وارد کاروانهای غریبه میشدند و چون کسی آنها را نمیشناخت تا میتوانستند به زائران خدمت میکردند. [12]
56ـ بهترین احسانها، احسان غیابی است که انسان پشت سر دیگران و به طور ناشناس به آنها کمک کند. مانند اینکه در نبود دیگران به آنها دعا میکند و چه بسا به کسانی دعا میکند که اصلاً آنها را نمیشناسد مثلاً از جلوی بیمارستان عبور میکند و برای شفای همهی بیماران حمد شفا میخواند.
گاهی طوری برای بیماران دعا میکند که گویا بیماری آنان بیماری خودِ او است و خدای متعال هم دعایش را مستجاب میکند. از موارد دیگر احسانِ بدون چشم داشت، احسان به امواتی است که دستشان از دنیا کوتاه است و انسان هیچ امیدی به تشکر کردن آنها ندارد. انسان سخاوتمند در هنگام دعا و انس با پروردگار دیگران را هم سهیم میکند.
انسان سخاوتمند انفاق را به اهلش میرساند و این بهترین نوع بخشش است. چه اینکه صاحب حق همسرش باشد، فرزندش باشد، همسایهاش باشد، وبا اقوامش باشند.[8
تسلیت
آن کـِه عالم همه در دست توانايش بود،
مرکز دايره غم دل دانايش بود،
هفتمين حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جايش بود،
دل “موساي کَـليم” از غم اين موسي سوخت،
که به زندان بلا طور تجلايش بود…
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
حجاب
چه لذتی دارداین حجاب
چه لذتی داردوقتی سیاهی چادرم دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش رنگ ترین رنگ هاست را میزند
چ لذتی داردوقتی مردهایی که به خیابان می ایند تالذت ببرند ذزه ای ب تومحل نمیگذارند
چه لذتی دارد وقتی درخیابان ودانشگاه راه میرویدو صدقافله د ل کثیف همراه شمانیست
چه لذتی داردوقتی جولانگاه نظرهای ناپاک و افکارپلیدمردان شهرتان نیستید
چه لذتی دارد وقتی کرم قلاب ماهیگیری شیطان برای ب دام انداختن مردان شهرتان نیستید
چه لذتی داردوقتی میبینی که میتوانی اطاعت خد ایت رابکنی نه هوایت را
چه لذتی داردوقتی درخیابان راه میروید د رحالی که یک عروسک متحرک نیستیدیک انسان رهگزرید
چه لذتی دارداین حجاب
خدایا لذتم مدام باد
خداااااا
سالها منتظر است…
الهی! اگر یک بار گویی بندۀ من،
از عرش بگذرد خندۀ من
الهی! اگر تو مرا به جرم من بگیری،
من تو را به کرم تو بگیرم،
و کرم تو از جرم من بیش است
الهی! خواندی تأخیر کردم
فرمودی تقصیر کردم
الهی! عمر خود بر باد کردم
و بر تن خود بیداد کردم
الهی! بنیاد توحید ما خراب مکن
و باغ امید ما را بی آب مکن
و به گناه روی ما را سیاه مکن
الهی! بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن
و ما را به بلای خود گرفتار مکن
پادشاها گریخته بودیم تو خواندی،
ترسان بودیم بر خوان “لاتقنطوا (ناامید نباشید)” تو نشاندی
وصیت
مهدی
همیشه حرف ازرفتن هاست کاش کسی باامدنش ماراخوشحال کند
السلام علیک یا اباصالح مهدی
انتظار
انتظار ظهور یعنی چه؟ «افضل الاعمال انتظار الفرج» یعنی چه؟
بعضی خیال می کنند اینکه افضل اعمال انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم امام مهدی علیه السلام (عج) با عده ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی را داریم و می گوییم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیانا شهید شدن، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می آیم!
مانند قوم موسی علیه السلام که اصحاب پیامبر اکرم گفتند: یا رسول الله! ما مانند قوم موسی نیستیم. وقتی به نزدیک فلسطین که عمالقه در آنجا بودند رسیدند و دیدند یک عده مردان جنگی در آنجا هستند. گفتند: موسی! «فاذهب انت و ربک فقاتلا انا هیهنا قاعدون» (مائده/24) ما اینجا نشسته ایم تو و خدا بروید بجنگید آنجا را تصفیه و از دشمن خالی کنید، خانه را آب و جارو بزنید، وقتی برای ما خبر آوردید که هیچ خطری نیست، فقط باید برویم راحت بنشینیم و از نعمتها استفاده کنیم، ما به آنجا می آئیم! موسی گفت: پس شما چی؟ شما هم وظیفه دارید که دشمن را که خانه شما را اشغال کرده است از خانه تان بیرون کنید.
اصحاب پیغمبر مانند مقداد گفتند: یا رسول الله! ما آن حرف را نمی زنیم که بنی اسرائیل گفتند. ما می گوئیم: یا رسول الله شما اگر فرمان بدهید که خودتان را بدریا بریزید، بدریا می ریزیم، به آتش بزنید، به آتش می زنیم.
انتظار فرج داشتن یعنی واقعا در نیت ما این باشد که در رکاب امام زمان و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم. در زیارت امام حسین علیه السلام می گوئیم: «یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما» (که یک ورد شده برای ما و به معنای آن هم توجه نمی کنیم) یا ابا عبدالله! ای کاش ما با تو بودیم و رستگاری عظیم پیدا می کردیم.
معنایش این است که ای کاش ما در خدمت تو بودیم و شهید می شدیم و از راه شهادت رستگاری عظیم پیدا می کردیم. آیا این ادعای ما از روی حقیقت است؟ افرادی هستند که از روی حقیقت ادعا می کنند ولی اکثر ما که در زیارتنامه ها می خوانیم، لقلقه زبان است
منبع : آزادی معنوی / ص 176 .177
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان
احتر ام
احترام معلم در روایات
«اِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ حَتَّي النَّمْلَةِ في حُجْرِها وَ حَتّي الْحُوتِ فِي البَحْرِ يُصَلُّونَ عَلي مُعَلِّمِ النّاس الْخَيْرَ»
در آموزه هاي اسلامي احترام به معلم که پدر معنوي و روحاني انسان است يک وظيفه انساني-اسلامي است و خود مبناي توفيقات الهي خواهد شد و در همه حال بايد آنها را محترم شمرد از ياد آنان به نيکي، تواضع و فروتني در برابر آنها، عمل به دستورات و راهنمايي هايشان در امور ديني و دنيوي، تکريم و بزرگداشت آنها در شرايط مختلف، ذکر خاطرات خوب و کمالات و ارزشهاي علمي و اخلاقي آنها و … احترام به معلم حد خاصي ندارد مگر اينکه خداي نکرده معلم از صراط ايمان و توحيد خارج شده و گرفتار کفر و شرک و انحراف هاي اخلاقي شده باشد که البته باز هم نگهداشت احترام آنها لازم است و وظيفه امر به معروف و نهي از منکر نيز يک ضرورت است و چه بسا انجام اين ضرورت با روشهاي گفتاري و رفتاري شايسته خود احترام واقعي به معلم باشد.
پس احترام اصلي و حقيقي به معلم يا کساني که چيزي از آنها ياد مي گيريم چند چيز است:
1. عمل به آموخته هاي آنان
2. ترويج و تبليغ آنچه از آنها ياد گرفتيم به ديگران.
3. يادسپاري ارزشهاي علمي و اخلاقي آنها
4. تکريم شخصيت و تعظيم آنان در همه شرايط
5. تواضع در برابر آنها و … که علي(ع) فرمود: «من علمّني حرفا فقد صيّرني عبدا».
قرآن مجيد نخستين معلم را خداوند، و نخستين شاگرد را حضرت آدم(ع) ميشمرد و نخستين علمي كه به او تعليم داده شد، علم الاسماء ميشمرد (به احتمال قوي منظور از آن آگاهي بر اسرار آفرينش و موجودات جهان است). تنها آدم نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به يوسف تعليم تعبير خواب داد، «وَعَلَّمْتَني مِنْ تَأويلِ الاَحاديثِ» يوسف/101 و به سليمان زبان پرندگان آموخت، «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»نمل/16 و به داود(ع) زره ساختن را، «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ»انبياء/80 و به خضر علم و آگاهي فراواني داد، «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً»كهف/65 و به فرشتگان علوم فراواني بخشيد، «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلّا ماعَلَّمْتَنا»بقره/32 و به انسانها نطق و بيان آموخت (عَلَّمَهُ الْبيانَ) و از همه بالاتر اينكه به پيامبر اسلام(ص) علوم و دانشهايي كه هرگز تحصيل آن از طرق عادي براي او ممكن نبود آموزش داد، «و عَلَّمَكَ مالَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»نساء/113 فرشتة بزرگ الهي يعني پيك وحي، جبرئيل، نيز تعليمات فراواني به پيامبر اسلام(ص) داد، «عَلَّمَهُ شَديدُ الْقُوي» نجم/5 پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله مكارم شيرازي و ساير همكاران
در روايات اسلامي، مقام معلم آنقدر والاست كه خدا و فرشتگان و همة موجودات ـ حتي مورچه در لانة خود و ماهيان در درياها ـ بر كسي كه به مردم تعليم خير كند درود ميفرستند، چنانكه در حديثي از رسول خدا(ص) آمده است: «اِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ حَتَّي النَّمْلَةِ في حُجْرِها وَ حَتّي الْحُوتِ فِي البَحْرِ يُصَلُّونَ عَلي مُعَلِّمِ النّاس الْخَيْرَ»؛(كنز العمال، حديث 28736) و در حديث ديگري ميخوانيم: «آيا به شما خبر دهم كه بخشندهترين بخشندههاكيست؟ بخشندهترين بخشندهها خداست و من بخشندهترين فرزندان آدم هستم و بعد از من از همة شما بخشندهتر، كسي است كه علم و دانشي را فراگيرد و آنرا نشر دهد و به ديگران بياموزد، چنين كسي، روز قيامت، خود به صورت امتي برانگيخته خواهد شد!»(ميزان الحكمة 6/474) تعبير به «امت» به خوبي نشان ميدهد كه گسترش وجودي معلمان، به موازات گسترش تعليمات آنها در ميان جامعة بشري صورت ميگيرد و هر قدر شاگردان بيشتري را تعليم و تربيت كنند، به همان نسبت شخصيّت معنوي و اجتماعي آنها گستردهتر ميشود و گاه به اندازة يك امت ميگردد. اهميت نشر علم و دانش و فرهنگ در اسلام تا آن حدّ است كه در حديثي معروف، مجلس علم، باغي از باغهاي بهشت شمرده شده است.
جالب اينكه در اسلام هر كاري كه مقدمة فراگيري علم، يا مناسبتي با آن داشته باشند، عبادت شمرده شده است، در حديثي از پيامبر اكرم(ص) ميخوانيم: «مُجالَسَةُ الْعُلَماءِ عِبادَة؛ (بحارالانوار 1/204)همنشيني با دانشمندان عبادت است». در حديث ديگري از امام موسيبنجعفر(ع) ميخوانيم: «اَلنَّظَرُ اِلي وَجْهِ الْعالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَة؛ (وسائل 18/458) نگاه به صورت عالم از روي محبت، عبادت است». و نيز در حديث ديگري ميخوانيم كه پيامبر(ص) به ابوذر فرمود: «اَلْجُلُوسُ ساعَةً عِنْدَ مُذاكَرَةِ الْعِلْمِ خَيْر لَكَ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ، صِيام نَهارِها، وَ قِيامِ لَيْلِها و النَّظَرُ اِلي وَجْهِ الْعالِمِ خَيْر لَكَ مِنْ عِتْقِ اَلْفِ رَقَبَةٍ؛ (تفسير نمونه 4/360) يك ساعت در جلسة مذاكره علم شركت كردن، براي تو بهتر از عبادت يك سال است كه روزها روزه باشي و شبها مشغول عبادت شوي و نگاه به صورت عالم، براي تو بهتر است از آزاد كردن يك هزار برده!».
شعر
شعررهبرانقلاب دروصف امام زمان
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد “دلبر”
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود…
حدیث علم
حدیث امام على علیهالسلام :
مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَلیَبْدَأ بِتَعْلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ وَلْیَكُنْ تَاْدیبُهُ بِسیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدیبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ بِالاِْجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ ومُؤَدِّبِهِمْ؛
كسى كه خود را پیشواى مردم قرار داده، باید پیش از آموزش دیگران، خود را آموزش دهد و پیش از آنكه دیگران را با زبان، ادب بیاموزد، باكردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و ادبآموز خود بیش از آموزگار و ادبآموز مردم، شایسته تجلیل است
منبع غررالحکم.
دوستت دارم خدا
با هر قدمی که در راه رسیدن به خدا برمیداریم ،
خدا یکصد قدم به ما نزدیک تر میشود ..
از این روست هنگامی که فکر میکنیم در جستجوی خدا هستیم ،
در حقیقت این خداست که در جستجوی ماست …
امام عصر
خوب است كه كه عاشق جگري داشته باشد/آشفتگي بيشتري داشته باشد
حاجات بهانه است كه ما اشك بريزيم/خوب است گدا چشم تري داشته باشد ..
معلم
معلم ساربان علم و عشق است
معلم میزبان مهر و عشق است
معلم سایه بان معرفت ها
خریدار دل بیدار عشق است
دوست خوب
ویژگی های دوست خوب ازمنظرقران
1 ایمان
ای كسانی كه ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما به آنان اظهار محبت میكنید؛ در حالی كه آنها به آنچه از حق برای شما آمده، كافر شدهاند.
2- احترام به مقدسات و مسائل دینی
ای كسانی كه ایمان آوردهاید! افرادی كه ایین شما را به باد استهزا و بازی میگیرند ـ از اهل كتاب و مشركان ـ ولی خود انتخاب نكنید… آنها هنگامیكه (اذان میگویید و مردم را) به نماز فرامیخوانید، آن را به مسخره و بازی میگیرند.
3- راستگویی
ای كسانی كه ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
4- دوستی دوطرفه
اگر انسان قصد دوستی با كسی را دارد، باید ببیند كه آیا طرف مقابل هم متمایل به این دوستی هست یا نه؟ شما كسانی هستید كه آنها را دوست میدارید، اما آنها شما را دوست ندارند. آری، اگر دوستی یكطرفه باشد، باعث ذلت و خواری میگردد و هرگز برای انسان سودمند نخواهد بود. آنها که در معاشرت و دوستی حق دیگران را بهطور کامل رعایت کنند و کمترین تعدی بر دوستان خود روا ندارند، کمند، تنها کسانی میتوانند، حق دوستان و آشنایان را بطور کاملاً عادلانه ادا کنند که از سرمایه ایمان و عمل صالح بهره کافی داشته باشند
5- دو رو نبودن
و هنگامیکه شما را ملاقات میکنند، (به دروغ) میگویند: ایمان آوردهایم، اما هنگامیکه تنها میشوند، از شدتِ خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان میگزند.
6- خیر خواه بودن
ای كسانی كه ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیرخود، انتخاب نكنید؛ آنها از هر گونه شر و فسادی درباره شما كوتاهی نمیكنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.
7- خوش اخلاق بود
نیكی از دستورهای دین مبین اسلام، خوش اخلاقی با دیگران است كه جایگاه بسیار والایی را داراست. خوش اخلاقی ،هم دوستیها را پایدار میسازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تأثیر فوق العادهای دارد: بدی را با نیكی دفع كن، ناگاه (خواهی دید) همان كس كه میان تو و او دشمنی میكند، گویی دوستی گرم و صمیمیاست. در مقابل، تحمل نكردن دیگران و تندخو بودن، باعث میشود آنان از اطراف انسان پراكنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد: به (بركت) رحمت الهی، در برابر آنان (=مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراكنده میشدند.
پدرم
جملات زیبا درباره پدر
دخـتــَــر کـه بــاشی
میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ
آغــوش گــَرم پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی
کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و
دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی
دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه
هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی
چه بـاشه چـه نبــاشه
قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته
.
گفــت : با پدر یه جمـــله بســـاز
گفتــم: من با پدر جمله نمیســازم ،
دنیــــــــامو می سازم
مومن واقعی
مومن كيست و چه چيزهايي بر مومن وإجب است؟
مومن كسي است كه برنامه ي زندگي خود را از قرآن و روايات برگرفته است و به آن عمل مي كند و هميشه در برابر امر الهي تسليم است.
برخي ازويژگي هاي مومن:
- مومن از ديدگاه قرآن:
1. اهميت دادن به نماز است؛
الف.مؤمن اهل اقامه نماز است. «الذين يقيمون الصلوة» »( سوره بقره، آيه،2)
ب. نسبت به نمازهايش مراقبت دارد. «و الذين هم على صلواتهم يحافظون»(سوره مؤمنون، آيه ،9)
2.خشوع وخضوع در برابر پروردگار
« مردم مؤمن كسانى هستند كه چون ياد خدا شود ، از جلال و بزرگى حق دلشان ترسان و لرزان گردد و چون آيات الهى را بشنوند بر ايمانشان افزوده گشته و در هر كارى بر خداى خويش تكيه كنند . نماز را با حضور قلب به پا دارند و از آنچه روزى آنان شده انفاق نمايند . به راستى چنين مردمى اهل ايمانند و مصداق حقيقى مؤمن ، و اينان نزد خداوند از مرتبه ى بلند و آمرزش و رحمت و روزى نيكو برخوردارند .»( انفال :2 ـ 4 )
3. تقوي؛ (انفاق،29)
4. هجرت، جهاد و شهادت؛ (آلعمران،195)
5. توبه و استغفار؛ (تحريم،8)
6. انفاق و بخشش؛ (بقره،271)
7. دادن قرض الحسنه؛ (تغابن،17)
8. دوري از گناه و آلودگي؛ (نسأ،31)
- مومن از ديدگاه روايات:
امام رضا ( عليه السلام ) فرمود: « شِيعَتُنا الْمُسَلِّمُونَ لِأمْرِنا الْآخِذُونَ بِقَولِنا، الْمُخالِفُونَ لِأعْدائِنا فَمَنْ لَمْ يَكنْ كذالِك فَلَيْسَ مِنّا—شيعيان ما كساني هستند كه در برابر «امر» ما تسليم اند به «قول» ما گردن مي نهند و با دشمنان ما مخالف هستند، پس كسي كه اين چنين نباشد، او از ما نيست») وسائل الشيعه، ج 18، ص 83(
سه ويژگي برجسته مومن:
1.«لايكـون المـومـن مـومنـا حتـى تكـون فيه ثلاث خصـال:1ـ سنه من ربه. 2ـ وسنه من نبيه.
3ـ و سنه من وليه. فـاما السنه مـن ربه فكتمان سـره. و امـا السنه من نبيه فمـداراه الناس . و امـا السنه مـن وليه فـاصبـر فـى البـاسـاء و الضـراء—مـومـن , مـومـن واقعى نيست, مگـر آن كه سه خصلت در او بـاشــد:سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پيـامبـرش و سنتـى از امـامـش. اما سنت پروردگارش , پـوشاندن راز خود است, اما سنت پيغمبرش , مدارا و نرم رفتارى با مردم است, اما سنت امامـش صبر كردن در زمان تنگدستـى و پريشان حالى است.» ( اصـول كـافـى, ج 3,ص 339 و تحف العقـــول, ص 442)
2.حضرت رضا (عليه السلام) فرمود :« خويشتندار باشيد و به پاكدامنى روى آوريد ، از كوشش در راه حق بازنايستيد ، امانت مردم را به مردم بازگردانيد ، راستگو باشيد ، و با همسايگان خوش رفتارى كنيد ، اينها برنامه هايى است كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) به خاطر آن مبعوث به رسالت شد .
در قبيله ى خود نماز بخوانيد تا الگوى آنان شويد ، به اقوام رسيدگى كنيد ، از مريض عيادت نماييد ، از تشييع جنازه غفلت نورزيد ، براى ما در ميان مردم آبرو باشيد ، از اين كه با ديدن شما نسبت به ما بدبين شوند بپرهيزيد ، ما را در جامعه با عمل خود محبوب جلوه دهيد و از اين كه با ديدن شما با ما دشمن شوند دورى كنيد ، عشق و علاقه ى جامعه را متوجه ما سازيد و نارواييها را از ما دفع كنيد . آنچه خوبى درباره ى ما بگويند اهل آنيم و هر چه بدى نقل نمايند از آن مبرّا و پاك هستيم . شكر مخصوص خداى جهانيان است »(بحارالانوار : 87 / 348 )
3.امام صادق (ع) به ابن جندب مي فرمايد: «مومنان كساني اند كه خوف الهي در دل دارند»
4.به امام صادق عليه السلام عرض شد، نشانه هاي مومن چيست؟ فرمودند:« چهار چيز است، 1-خواب او مانند خواب غريق 2-غذا خوردنش مانند آدم بيمار 3-گريه او مانند گريه شخص مادر مرده 4-نشستن او مانند نشستن مردم هراسان است كه از جاي خود مي جهند.
5. امام حسن عسكري عليه السلام : پنج چيز از علامت هاي انسان مومن است : 1- پنجاه و يك ركعت نماز در طول شبانه روز (هفده ركعت نماز واجب و سي و چهار ركعت نماز مستحب)2- انگشتر در دست راست كردن 3- بر روي خاك سجده كردن 4- بسم الله الرحمن الرحيم نماز رابلندگفتن 5- زيـــــارت اربـــــعــــــيـــــن ســــيــــد الــشــهـــداء عليه السلام
6.امام باقر (ع):«به خدا سوگند٬ شيعه ما نيست مگر آن كس كه از خداي پروا كند و از وي فرمان برد٬ و اينان شناخته نمي شوند مگر به تواضع٬ خشوع٬ اداي امانت٬ زيادي ياد خدا٬ روزه٬ نماز٬ نيكي به پدر و مادر و رسيدگي به همسايگان مستمند٬ زمين گير٬ و بدهكاران و يتيمان٬ و نيز راستگويي در سخن٬ تلاوت قرآن و باز داشتن زبان از مردم جز نيكي.» ( تحف العقول، ٣٣٨)
7.امام باقر ( عليه السّلام )مي فرمايند:نصيحت و خير خواهي مومن٬ بر مومن واجب است.
(اصول كافي،ج٢،ص٢٢٠)
8.امام باقر (ع) مي فرمايند: «يَجِبُ لِلمُومنِ عَلَي المُومنِ اَن يَستُرَ عليهِ سبعينَ كبيرةً —بر هر موٴمني واجب است٬ هفتاد گناه كبيره را در برادر مومن خود بپوشاند.»( اصول كافي٬ج٢،ص٢٠٧ ٬حديث٨)
در نتيجه رعايت و به كار گيري توصيه ها ي فردي و اجتماعي، كه در قرآن وروايات معصومين (عليه السلام ) آمده است ؛براي مومن لازم و واجب است. و اجبات فقهي موجود در اين دو منبع به صورت چكيده در رساله ها ي عملي مراجع عظام تقليد آمده است كه هر انسان مومن وظيفه دارد با مراجعه به رساله ي عملي مرجع تقليد خود از واجبات الهي آگاه گشته و به آن عمل كند .
حد یث قد سی
همراهمان باش خدای مهربان
فرشته ی زند گیم مادرررر
چه تاثیر دلنشینی دارد
” غصه نخور ، درست میشود ” گفتن های مادر ،
اثرش را هزار قرص آرامبخش قوی ندارد…
مامان یه بار دیگه بگو غصه
نخور درست میشه...
خد ااای من
بودنش عین عاد تی است مثل نفس کشید ن خدارامیگویم همیشه همراهتان
رهبرخوبان
جانم فد ای رهبر
انتظار
معنی فاصله ها چيست برايم بنويس
درد اين واژه سرا چيست برايم بنويس
تو تماشاگر من بلکه نه من فاصله ای
علت دوری ما چيست برايم بنويس
همه جا غرق دعا ميشوم از آمدنت
معنی اشک و دعا چيست برايم بنويس
خون دل خوردنت از بار گناهان من است..
معنی شرم و حيا چيست برايم بنويس
مثنوی نه ، غزلی نه ، نه قصيده آقا
مصرع از درس وفا چيست برايم بنويس
دست من را تو نگيری به زمين می افتم
حکمت دست شما چيست برايم بنويس
تو برايم بنويسي به يقين ميفهمم
حرمت خون خدا چيست… برايم بنويس
حدیث
حضرت امام سجاد سلام الله علیه میفرماییند;
دست نیاز ب سوی مردم دراز کردن سبب زلت وخواری درزندگی ومعاشرت خواهدبود
ونیز موجب ازبین رفتن حیاوناچیز شدن شخصیت خواهدگشت به طور ی که همیشه احساس نیازوتنگ دستی نماید
وهرچه کمتر ب مردم روبیندازد وکمتردرخواست کمک نماید بیشتراحساس خودکفایی وبی نیازی خواهدداشت
منبع;بحارالانوار جلد 75 صفحه ی 135
یامهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
رهبرخوبان
رهبرانقلاب عصر امروز در حرم رضوی(۲): یک دوراهی را دشمن نشان میدهد، این دوراهی غلط و دروغ است. ما میتوانیم با اقدام عملیدر اقتصاد مقاومتی، کشور را مصونیتسازی کنیم تا در مقابل تحریم به خودمان نلرزیم. ما میتوانیم در مقابل آمریکا بایستیم و تحریمها در ما اثر نکند. اگر این کارها را بکنیم، احتیاج نداریم از ارزشها و خطوط قرمز و اصول خودمان صرفنظرکنیم.رررر
خدا
الو سلام منزل خداست!؟
این منم مزاحمی که آشناست..
هزار دفعه دلم این شماره را گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست..
شما که گفته اید پاسخ به سلام واجب است
به ما که میرسد حساب بنده هایتان جداست!!
الو…
دوباره قطع و وصل شد
خرابی از دل من است یا که عیب از سیم هاست؟
چرا صدایتان نمیرسد؟ کمی بلندتر
صدای من چطور؟ خوب و واضح و صاف و رساست
اگر اجازه میدهی برایت درددل کنم ..
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوی خودت تا سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه شماست
الو مرا ببخش باز مزاحمت شدم
دوباره زنگ میزنم
دوباره تا خدا خداست…!!!
ولی عصر
یاصاحب الزمان که پناهی مرا بیادستم بگیرتانیفتادم زپا
رهبر
ماشاکرحقیم که داریم تورا
توحیدری وچو ذوالفقاریم تورا
ای سیدعلی رهبرمن اقاجان
هیهات که تنهابگذاریم تورا
ازعمرمن هرچه هست برجای
برگیروبه عمررهبرافزای ……
سرباز
سخت است یکرنگ ماندن در دنیایی که مردمش برای پر رنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند